ویزگی های صوت "زیرایی" II

با سلام

در پست گذشته در مورد "زیرایی" مطالبی عنوان شد .
اما در این پست میخواهم راجع به کاربرد آن در موسیقی بنویسم .

تفاوت نُت و تُن
نت چیزی است که نوشته و خوانده میشود .
تن : صدای موسیقایی ست که شنیده میشود .

تعریف نُت : نشانه ای است که به وسیله آن صداهای موسیقایی نوشته و
اجرا می شوند .

تعریف حامل : پنج خط موازی و افقی ، با فواصل مساوی که نُت ها در رو ،
میان ، زیر و یا بالای خطوط آن نوشته می شوند . خطوط حامل معمولآ از پایین
به بالا شمرده می شوند .
خطوط حامل
تصویر اصلی

نت ها روی خطوط حامل
تصویر اصلی

اکنون باید به  دو تا از  مهمترین ویژگی های نت ها توجه کنیم  .
یکی محل قرار گیری آنها روی خطوط حامل و دیگری مدت زمانی
که به صدا در می آیند .

در این پست فقط می خواهیم محل قرار گیری نت ها بر روی
خطوط حامل را مورد بررسی قرار دهیم .
بدین جهت میبایست با یکی از علائمی که در سمت چپ
حامل قرار میگیرد آشنا شویم .

"کلید "
در موسیقی چندین نوع کلید وجود دارد که ما به یکی از آنها
در این پست می پردازیم . بقیه کلید ها را نیز میتوانید در کتاب های
تئوری موسیقی بخوانید .

کلید سل : اگر این کلید سمت چپ خطوط حامل قرار گیرد ، باعث میشود
نتی که "روی خط دوم " حامل قرار گرفته ، سل نامیده شود و به ترتیب
اسامی نت ها ، هر چه قدر بالاتر یا پایین تر برویم نام نت ها تغییر میکند.
نام نت ها  به ترتیب از راست به چپ :
دو    ر    می    فا    سل   لا   سی
در تصویر پایین کلید سل مشخص است و خط دوم که نت سل را معین میکند
به رنگ قرمز است  و اسامی نت ها نیز زیر و بالای آنها نوشته شده است .
نکته :
در کشور هایی مانند ایتالیا ، بلژیک ، فرانسه و ایران نت ها : دو ر
می فا سل لا سی نام دارند ( در فرانسه دو را "اوت" میخوانند) ، ولی در
کشورهای انگلیسی و آلمانی زبان ، A به جای لا ، B به جای سی ،
C به جای دو ، D به جای ر ،  E به جای می ، F به جای فا و G به جای
سل  کاربرد دارد . ( در کشور ها ی آلمانی زبان حرف B معرف سی بمل و
H ها معرف سی هستند . )

نت های موسیقی
تصویر اصلی
  

اکنون برای اینکه بتوانیم جایگاه نت ها را بر روی حامل فرا بگیریم
پیشنهاد میکنم از روش ابداعی "استاد امیر انجیری" استفاده کنیم .
بدین منظور دست چپ را بالا بیاورید به گونه ای که کف دست رو به
شما باشد سپس با انگشت اشاره دست راست بر روی انگشتانتان و
یا فاصله مابین انگشتان و یا بالا و پایین دستتان اشاره کنید و
همزمان شعر زیر را بخوانید . به گونه ای که گویی دست شما
خطوط حامل است .
می ، سل ، سی ، ر، فا روی خط
فا ، لا ، دو ، می  ها بین خط
پایین پایین ر
بالای بالا سل .

با این ترفند میتوانید به راحتی جایگاه نت ها بر روی حامل را
فرا بگیرید .
( نکته : این روش را کودکان ۴ ساله هم میتوانند انجام بدهند و
به سرعت نام نت ها را روی خطوط حامل حفظ کنند . )
(نکته ۲ : هرگز جهت تمرین برای حفظ کردن نت ها در دفتر نت
 نام آنها را زیرشان ننویسید .)
(نکته ۳ : این روش برای تمام کلید ها مثل کلید فا و کلید های دو
کاربرد دارد "البته با جا به جایی اسامی نت ها در شعر ")


روش یاد گیری نت ها  
تصویر اصلی 

پس بنابراین میتوانید با این روش آسان در هر جایی چه در منزل ،
محیط کار و هر جای دیگری به راحتی  نام نت ها را روی حامل
فرا بگیرید . بعد از یک هفته تمرین کردن به خوبی آن را خواهید
آموخت .
آخرین نکته :
هر قدر نت ها بر روی خطوط حامل بالاتر بروند فرکانسشان
هم بالاتر رفته و صدای شان نیز زیر تر میشود و هر قدر هم
پایین تر بیایند صدایشان بم تر شده و فرکانسشان نیز به همین
صورت .
اما ممکن است این سوال ایجاد شود که چرا هر قدر نت ها بالاتر
میروند "زیرتر " و هرقدر پایین تر می آیند " بم تر" میشوند .
در حالی که زیر ، پایین و بم (بام) بالا را تداعی میکند اما اینجا
برعکس آن اتفاق افتاده است .
دلیلش این است :
از آنجا که در عود ، تار ، سه تار و ساز هایی از این دست 
به پایین ترین سیم ، زیر و به بالاترین سیم بم میگفتند و در
عین حال سیم پایین صدایی نازک تر و سیم بالایی صدایی کلفت تر
داشت ، این اصطلاح مرسوم شد که به صدای کلفت "بم" و به صدای
نازک " زیر " گفته شود . این ادبیات ما بین مردمی هم که اطلاعاتی
از موسیقی ندارند رایج است و مثلآ وقتی صدای شخصی را بشنوند
که کلفت باشد ، میگویند چه صدای بمی .. و بر عکس .
 
 
تعاریفی که  به رنگ سبز در این پست و یا دیگر پست های آموزشی
موسیقی که   در این وبلاگ میخوانید ، بر گرفته شده از تعاریف
موجود در کتاب  تئوری موسیقی  استاد مصطفی کمال پور تراب  است .

کپی برداری از مطالب این وبلاگ ، فقط با اجازه از مدیر و ذکر منبع مجاز است.

ویژگی های صوت "زیرایی" I

با سلام


در این پست میخواهم به یکی از ویژگی های اصوات بپردازم .

نکته ۱: تعاریفی که  به رنگ سبز در این پست و یا دیگر پست های آموزشی
موسیقی که از این به بعد  در این وبلاگ میخوانید ، بر گرفته شده از تعاریف
موجود در کتاب  تئوری موسیقی  استاد مصطفی کمال پور تراب  است . اما توضیحات اضافه و تصاویر و غیره مربوط به اینجانب میباشد و
ارتباطی با ایشان ندارد . فلذا اگر ایرادی در مباحث وجود داشته  باشد از بنده است.
نکته ۲ : دوستانی که این پست ها را میخوانند ترجیهآ بهترا است کتاب تئوری
موسیقی پورتراب را تهیه نمایند چرا که قرار نیست من دقیقآ همان ها را که در
کتاب آمده اینجا کپی کنم ، فقط میخواهم به سلیقه خودم نکته ها و تصاویری را در
کنار مباحثی که در آن کتاب آمده است را ، در این وبلاگ ، اضافه و بیان کنم .

تعریف موسیقی : هنر بیان احساسات انسانی توسط صداهاست.
یکی از ویژگی های صوت :
در میان دو صدا آن که نازک تر است ، "زیر" و آن که کلفت تر است ، "بم" نام
دارد . این ویژگی بین اصوات ر ا "زیرایی " میگویند . نام های دیگر  : زیر و بمی 
ارتفاع . Pitch


با این همه میخواهیم بررسی کنیم که تفاوت میان دو صدای زیر و بم به چه صورت
است .
مثال هایی از زیرایی در موارد غیر موسیقایی  :

اگر شما  مثلآ یک تسمه  را به گردش در بیاورید صدای حاصل شکافتن هوا را
توسط تسمه میشنوید . حالا اگر هر چه سرعت چرخاندن آن تسمه را بیشتر کنید
، صدای شنیده شده زیر تر میشود . 
و یا مثلآ زمانی که سوار ماشین  یا موتور میشوید هر قدر تند تر حرکت کنید
صدای موتور وسیله نقلیه زیر تر میشود .

و اما در صداهای موسیقایی :

وقتی عامل ارتعاشی  در آلات موسیقی ( طبیعی و غیر طبیعی )  مرتعش شود
یا نوسان کند صدایی موسیقایی دارای ارتعاشات منظمی حاصل میگردد .
حالا هر قدر تعداد این نواسانات در "یک ثانیه" بیشتر شود  ، صدای حاصله
زیر تر خواهد بود و برعکس . 

در اینجا به خوبی می توان با مفهومFrequency (فرکانس یا بسامد یا تَواتُر) 
آشنا شد .

اندازه‌گیری تعداد دفعاتی را گویند که یک رویداد تناوبی در واحد زمان اتفاق
می‌افتد. برای محاسبه بسامد باید یک بازه زمانی را مشخص کرده، تعداد
رخ دادن یک رویداد را در آن بازه زمانی شمرده و سپس این شماره را بر
مدت آن بازه زمانی تقسیم کرد.

به عنوان مثال ( مثالی کلیشه ای در تمام کتاب های تئوری موسیقی ) :
اگر دیاپازون 440 را به ارتعاش در آورید
شاخه های دیاپازون در هر ثانیه دقیقآ ( 440 ) بار نوسان میکند .
به هر یک از این نوسانات "هرتز " میگویند .
پس بنا بر این یکای فرکانس ، هرتز است ،که با حروف اختصاری Hz 
معین میگردد .

من برای نشان دادن  این مهم برای شما ، در استودیوی صدا برداری ، یک
شاخه دیاپازون را مرتعش کرده و صدایش را با میکروفن صدابرداری ضبط
کرده و در محیط برنامه Adobe Audition آن را مورد بررسی قرار دادم .
یک ثانیه از آن را جدا کردم و تعداد نوسانات آن را شمارش کردم که دقیقآ
440 تا بود . در تصاویری که در ادامه میبینید گویای همین اتفاق است .
اولین عکس نمای کلی 440 نوسان است و در عکس های بعدی با زوم
کردن بر روی آن نوسانات مشخص تر شده و تعداد کمتری نمایش داده شده ..
تا نهایتآ در اخرین تصویر یک نوسان را با رنگ سفید هایلایت کردم که
نشان دهنده یک هرتز است .  در انتها هم تصویری از شاخه دیاپازون
A 440 را قرار داده ام .

برای دیدن "تصویر اصلی" و بزرگتر بر روی لینکی با همین نام  در پایین
تصاویر کلیک کنید .

دیاپازون 440 Hz
تصویر اصلی

دیاپازون 440 Hz
تصویر اصلی

دیاپازون 440 Hz
تصویر اصلی

دیاپازون 440 Hz
تصویر اصلی

دیاپازون

کپی برداری از مطالب این وبسایت ، فقط با اجازه از مدیر و ذکر منبع مجاز است .

قصه کوک سه تار I

با سلام

یک نوازنده ساز باید بتواند به تنهایی ساز خود را کوک کند، اما چگونه ؟
! این
سوالی است که بسـیاری از جواب دادن آن طفره می روند و می گویند آنقدر باید
گوشت را قوی کنی تا یاد بگیری(حالا چگونه گوشمان را قوی کنیم! نمی گویند)
یا اینکه کار هر کسی نیست و باید استاد، این کار را انجام دهد و غـیره ..من به
شخصه اصـلا به اینـگونه حرف  و حدیث هایـی که به یکباره از سوی مـدرسـین
سه تار بیان می شـود ، اعـتقادی نـدارم و بـاورم بر ایـن اسـت اگـر کسی با تمام
وجـود بخـواهد کـاری را انجـام دهد ،در صورتی که شرایـطش فراهـم باشـد ( که
وظـیفه مدرس فراهم کردن شرایط اسـت.. ) این کار به راحتـی انجـام پذیر است .
 به عقیده من باید
ماهیگیری را یاد داد نه آنکه ماهی گرفته شده را تحویل دهیم . 
***
ساز هـای ایرانی با دست ساخـته می شوند و از استاندارد های کلی که بین ساز
ساز ها  مرسوم است ، در ساختشان به کار گرفته می شود . این قواعد نسل به
نـسل گشـته و گـاهی نـیز دست خوش تغییر شده اما استانداردی برای جزئیات آن
تبیین نشـده . . ( تقریبآ هر ساز سازی معیارها و سلیقه خود را دارد )  به فرض
کـاسه طـنینی سـه تار را گاهی با 7 ترک ، گـاهی 5 ترک ، گاهی 11 تــرک
 و ... 
می سازند ، که جـالب است بـدانید اگـر یـک سـاز سـاز ، ده هـا سـاز به فـرض  7
تـرک بسـازد ، به لحاظ طنین صوتی اندکی با هم متفاوتند یا به اصطلاح صدایشان
یـکی نیست. یا مـثـلآ نوع سـوراخ های صـفـحـه که قـطـر و شـکـل و چینششان و
 تـعـدادشـان در سـاز ها مـتفاوت اسـت .. یا نوع خرک و شکـل خــرک و ابـعـاد آن
 و بسیاری موارد دیگر(این نکته خیلی جالب است و بنده هم اکنون در حال تحقیق
و پژوهش در این مورد هستم،
که چرا اینگونه است وچطور می توان به صـدای
یکسان از دو ساز مجزا دست یافت.) حالا همین جزئیات که بعضی ها بی تفاوت از
کنارش
عـبور می کنند و بهانه سلیقه ای بودن را می آورند( که شدیدآ آزاردهنده
است )
در زمیـنه کوک هم مشکل ساز می شود . آزار دهنده از این جهت که طرف
ضـعف
خود درعـلم سازسازی یا ندانستن نکات ظریف و حساس و رعایت نکردن
اصول و قواعـد و دنبال تحقیق نرفتن و پـویایی در زمینه هر چه بهتر شدن صدای
ساز را با گفتن یک کلمه (سلیقه) می خواهد مثلآ توجیح کند وبعد هم هزارو یک
آیه نازل می کند که چنین است و چنان و هیچکس نمیداند و فـقط من می
دانم که
مثلآ۵۰۰۰۰۰ تـا سه تارساخته ام و فلان و بهمان و آخر سرهم ش
ما را متهم به
بی سـوادی و خامی و تازه کار بودن و هـزار چیز دیگر می کند که خود سربلند از
این جنگ خیالی بیرون آید که مبادا بابت چند سالی که در این زمینه به اشتباه تلف
کرده مورد بازخواست قرار گیرد .امثال این افراد که دکان باز کرده اند زیاد است.
البته هستند
ساز سـازان شریفی که به دنـبال اسم و رسم نبوده و همیشه در طول
عمر به دنبال پیشرفت و ترقی موسیقـی ما بوده اند و ما نیز به وجودشان افتخار
می کنیم و اگر  
بخـواهیم نـام ببریم ، ممکن است نـام بعضی شان از قـلم بیوفتد و
خوب البته حقیر هم خیلی ها را نمیشناسم که ممکن است کارشان عالی نیز باشد
فقط از آنجا که مغازه های بهارستان پر شده از ساز های بی کیفیت..این است که
صدای اعتراض ( نه تنها من) بلکه بسیاری دیگر در می آید و فقط می توان دعا
 کرد که مثلآ به قول "سید علی صالحی"( شاید آنقدر باران بنفشه  بارید که قلیلی
شاعر از پی گل نی، آمدند ، رفتند دنبال چراغ و آینه..شمعدانی،عسل،حلقه نقره و
قرآن کریم
) بله و شاید عده ای پیدا شوند ( هم نسل و هم دوره ما ) که کیفیت و 
کمیت و ارزش هنری را فدای خط تولید و صنعتی شدن نکنند و مانند بزرگان این
عرصه که هم اکنون پابه سن گذاشته اند و عمری را درراستای ارتقای سطح هنر
سـاز سـازی صرف کرده اند، تـمام هم و غمشـان را در راستای اعـتلای هنرشان 
بگمارند.
این است که با توجه به عمده سازهای کم کیفیت بازار که توسط افراد نا
آگاه تولید می شود و با تمام این که فعـلآ و در حال حاضـر
 نمیتوان قانون معینی
در ارتباط با
 کـوک ، مـدون کرد و بیـان نمود ( به دلیل اینکه ساختار سازهای با
کیفیت نیز با هم متفاوت اسـت)،
هـر چه در این نوشـتار است ،کلیات امر می باشد
 و این نوازنده است که باید جزئیات ساز خویش را کشف کند تا به بهترین صدای
ممکن از ساز خود دست یابد
 . البته حقیر امید دارم در آینده به یک قانون دقیق و
معـینی در ایـن زمـینه دست یابم و بـتوانم آن
معیار را اساس کار هنر ساز سازی
در ســاز سـه تار قرار دهم . البته اگر خدا بخواهد. 

***
کوک بودن سه تار به نظر من یعنی :هماهنگ بودن کشش سیم های سه تار طبق
نظمی از قبل تعیین شده که ارتبـاط زیـادی با هارمُـنیک های صوتی صداها دارند .
هر چه سیم بیشتر کشیده شود صدای حاصله زیر تر خواهد شد و بر عکس .. و
کشش سیم اول سه تار تعیین کننده کشش سایر سیم ها خواهد بود . این کشش حد
معینی ندارد ، ( به دلایل زیادی که بخشی از آنها در سطر های بالا نوشته شد) در
حالی که در موسیقی غربی این چنین نیست .. اما در این مقاله که بخش مقدماتی
است ، ما فعلآ از همان معیار غربی ها پیروی می کنیم .اصطلاحآ ساز را دیاپازُن
(البته عوام دیاپازون می نویسند) کوک می کنیم
.این کار برای ساز هایی که کاسه
 طنینی شان به نسبت ساز های دیگر کوچک تر است مناسب است . اما کسانی که
ساز هایی با کاسه متوسط دارند نیز فعلآ از همین معیار باید استفاده کنند تا در
مقاله بعدی معیار جدیدی برای آنان تبیین شود .
ممکن است بپرسید منظور از هارمُنیک های صوتی چیست ! توضیح این مسئله
نیازمند شناخت علم تئوری در زمینه فواصل موسیقی دارد که در پست های بعدی
مفصلآ به آن ها می پردازیم.
 
***
صداهای موسیقایی

صدا ، نتیـجه حرکت ارتـعاشی است که به وسـیله گوش احساس می شود. صدا
هایی که دارای ارتعاشات نا منظم باشند صداهای غیر موسیقایی اند وآنهایی که
دارای ارتعاشات منظم هستند ، صداهای موسیقایی نامیده می شوند ارتعاش هم
یعنی حرکات رفت وبرگشتی یا لرزیدن جسمی که تولید صدا میکند در ارتعاشات
منظم این لرزش ها قابل اندازه گیری اند.اینجا با مفهوم  بسامد آشنا می شویم .
فرکانس
بسامد یا فرکانس یعنی اندازه گیری تعداد حرکات رفت وبـرگشتی عامل ارتعاشی
در مدت زمان ثانـیه ( با واحـد اندازه گـیری هرتز Hz ) برای
مثال : اگر جسمی
مرتـعـش شـود و مثلآ 440 بار در" یک ثانیه "به ارتعاش در آید یا نوسان کند،
می گوییم  فرکانس آن صدا 440 هرتز است . مانند بوق آزاد تلفن که برابر تُن
لا است . ( که البته در تهران  جدیدآ سل دیز شده است )

***
زمانی که شما به فرض به سیم اول سه تارتان  زخمه می زنید .. در حقیقت آن
سیم را به ارتعاش در می آورید وآن سی
م دهها یا حتی صدها بار در"یک ثانیه"
نوسان می کند ، که با چشم  قابل دیدن نیست. حالا نکته جالب اینجاست که قطر
سیم ،کشش سیم و طول سیم با فرکانس حاصل از ارتعاش آن سیم نسبت عکس
دارد.
یعنی اگر قطر سیم بیشتر شود فرکانس کم می شود . اگر کشش سیم شـل تر
شود، فرکانس کم می شود و اگر طول سیم بیشتر شود فرکانس کم تر می شود و
بر عکس . دستگاه های مختلفی برای اندازه گیری فرکانـس اصـوات وجـود دارد
که به اصطلاح به آنها ت
یونرمیگوییم.در گـوشیهای هوشمند اندرویدی اپلـیکیشنی
مخصوص کوک ساز وجود دارد که از اینجا میتوانید دانلود کنید.در ضمن کسانی
که گوشی اندرویدی ندارند می توانند از فروشگاه های موسیقی ، 
مترونُم دیجیتال
 (دارای تیونر) تهیه نمایند.
*لینک دانلود اصلاح شد *
***
حالا باید بدانیم برای کوک سه تارمان چه الگویی باید داشته باشیم تا طبق آن
ساز را کوک کنیم . اولین نکته این است که پرده بندی سازتان حتمآ باید دقیق
باشد و استادتان آن را برای شما تنظیم کرده باشد تا بتوانید به طور صحیح ساز
را کوک کنید،چرا که اگر پرده های ساز سر جایشان نباشند و حتی اگر سیم ها
دقیقآ کوک باشند و شما نوازندگی کنید صدای ساز خیلی خوشایند نخواهند بود .
نـکته دوم ایـنکه
 تُن های هـفتـگانه موسیقی
دو، ر، می، فا، سل، لا، سی
در تیونر شما ممکن است با حروف انگلیسی نمایش داده شوند . (در اپلیکیشن
اندرویدی می توان نوع نگارش
  نـُت ها را تغییر داد ) در بعضی کشورها برای
نام گذاری
نـُت هـا ازحروف انگلیسی استفاده می کنند.

Do
-- Re -- Mi -- Fa -- Sol -- La -- si

به ترتیب

C --- D --- E --- F --- G ---- A --- B

هستند.

نکـته سوم اینکه شما باید بدانیـد برای آواز یا دسـتگاه مربوطه سازتان چه
کوکی داشته باشد."البته تمام کسانیکه به عنوان مبتدی میخواهند سازشان
را کــوک کــنند"از کــوک
 Do -- Do -- Sol -- Do استفاده می کنند( برای
دستگاه ماهـور ) یعنی سیم اول
Do ، سیم دوم Sol چهار تُن بم تــر ، سـیم
سوم هـم
Do که با سـیم اول هــم صداست و سیم چهارم Do که یک اکتاو
از سیم اول و سوم بم تر است . پس بنا بـرایـن بـاید سیم اول
C سیم دوم G
-- سیم سوم C -- سیم چهارم C کوک شوند. حالا تیونر را روشن میکنیم .
گوشـی سیـم اول را ابـتدا در جـهـت عـقربه های ساعـت ( ساعت گرد ) می
گردانیم تا"کمی"سیم شل شود .( نه آنقدر که سیم ازجای خود برروی خرک
یا شیطانک خارج شود) ســپس گوشی راآرام آرام به صورت پادساعـت گرد
( خلاف جـهت عـقربه های ساعت) می گردانیم تا صدا زیرتر شود ، در عین
حال که گوشی را می گردانیم ، به دفعات خــیلی نـرم به هـمان سیم مضراب
میزنیم ( به صورت تک سیم ) ، (اگر احساس کردید
 گوشی در جایش محکم
نیست هر از گاهی به طرف داخل فشارش دهید) حالا همینطور که گوشی را
میگردانیم به تیونر نگاه میکنیم تا حرف
C یا همان Do را نشان دهد.زمانی
که تیونـر حـرف
 C را نشان داد،سعی کنید عقربه تیونر دقیقآ روی حرف C 
توقف کند و چراغش سبز شود.حالا سیم اول ساز شما کوک شده است..سیم
دوم را نیز به همین ترتیب کوک میکنیم با این تفاوت که تیونر باید حرف
 G 
را نشان دهد. نکته ای که اینجا شما را کمک می کند این است که دستان یا
پرده (
دو ) روی سیم دوم که ششمین پرده است ، در صورت کوک بودن سیم
دوم باید دقیقآ با سیم اول همصدا باشد . ( که این مستلزم دقیق بودن جای آن
پـرده بر روی دسـته سـاز است . ) یـعنی اگر شما پرده ششم روی سیم دوم را
انگشــت گذاری کنید و سیـم دوم را به ارتعاش در آورید و بعد از دو ثانیه سیم
اول را دست باز مضراب بزنید احساس میکنید که هر دو صدا یکسان بوده اند.
سیم سوم هم دقیقآ باید با سیم اول و پرده ششم سیم دوم یک صدا باشد." واما
سیم چهارم"برای کوک کردن این سیم باید بدانیم که این سیم هم باید
 C کوک
شود اما یک اکتاو بم تر . این سیم را هم مثل روند دیگر سیم ها  پیش بروید و
آنقدر گوشی را بگردانید تا حرف
C را نشان دهد . 

***
ممکن است ..


1 : ممکن است هنگام کوک کردن به این شکل سیم ساز ببرد ( پاره شود )
که دو حالت دارد : یا سیم را بیـش از حد سـفت کـرده ایـد و یا اینکه قسمت
انتهایی سیم که تابیده شده است و به سیم گیر وصل است ، به درستی تابیده
نبوده است .

2 : ممکن است وقتی سیم بم را کوک می کنید ، بـبـیـنـید که به فرض چراغ
تـیـونر سـبز است که نـشان از کوک بودن دارد اما ساز خوش صدا نیست و
گویی سیم چهارم کوک نیست و خوب نمی خواند.اینجا اگر شما این تشخیص
را داشتید،یعنی گوشتان انقدر حساس شده
که بتواند این مسئله را درک کند ،
پس بنابراین گوشی رابه چپ یا راست (در حد کمی) بگردانید تا به حدمطلوب
 برسید . البته این کار را در حضور مدرستان انجام دهید تا تشخیصتان اشتباه
نباشد .
3 : اگر ساز شما ساز خوبی باشد و پرده هایش دقیق سر جای خودشان باشند
؛ اگر پرده سل را روی سیم چهارم که نهـمین پرده است را بـگیرید و مضراب
بزنید ( در صورت کوک بودن ساز باید با سیم دوم که سل کوک شده است ،هم
صدا باشد.)

***
درنهایت برای راهنمایی بیشتر صدای سه تارم را که دقیقآ با تیونر کوک کرده
ام را برایتان ضبط کرده ام تا فعلآ به عنوان الگو استفاده کنید .هنگام گوش
کردن تیونر روشن خود را کنار اسپیکر قرار دهید تا کوک بودن
 صدای ساز
را چک کنید .
 
کوک : ۱ دو -- ۲ سل -- ۳  دو-- ۴ دو

برای دانلود تراک جدید به همراه توضیحات به 
قصه کوک سه تار II مراجعه فرمایید.
.
---------------------------------------------------------------
کپی برداری از مطالب این وبلاگ فقط با ذکر منبع مجاز است .