ویژگی های صوت " قوت و ضعف " III

با سلام

در این مطلب میخواهم به ویژگی "شدت" صوت بپردازم.

تعریف شدت : تفاوت قوت و ضعف میان دو صدا را "شدت "گویند .

پس ما در این بحث با قوت و ضعف صدا سرو کار داریم . برای همه ما اتفاق
افتاده است که میگوییم صدای تلویزیون را کم کن . یا صداش رو زیاد کن . اما
این الفاظ غلط است . نتیجه ای که ما میخواهیم با کم و زیاد شدن صدا کاری
ندارد . اصلآ صدا چگونه میتوان کم یا زیاد شود ؟

صدا میتواند قوی و یا ضعیف شود .

اما خوب این اصطلاح غلط سالهاست جا افتاده و کاری هم نمیتوان کرد . ولی
ما در موسیقی نمیگوییم : مثلآ  صدای سازتو کم  و یا زیاد کن . یا یواش بزن . 

ما  میگوییم : ضعیف تر یا قوی تر بنواز . این که ما به عنوان

یک نوازنده و یا موزیسین آکادمیک ، از چه الفاظی برای ارتباط در فضای هنری
استفاده کنیم ، شخصیت ما را شکل میدهد و افراد با سواد و آگاه زمانی که  با
این ادبیات صحیح رو برو میشوند ، روی ما حساب باز میکنند . حالا اگر هزاری
هم نوازنده چیره دستی باشیم اما ادبیات مناسبی نداشته باشیم،در فضای آکادمیک
و علمی نمیتوانیم آن طور که باید ، ظهور و بروزی داشته باشیم .
پس با این حساب مهم است که چگونه منظورمان را انتقال دهیم .

قوت و ضعف صدا ، یا شدت و یا  Intensity  یکی از خواص صوت است که
ریشه دینامیک ها در موسیقی را تشکیل میدهد .  این مبحث باید قبل از
وزن شناسی مطرح میشد تا زمانی که به  "دیرند و وزن شناسی و میزان وغیره
رسیدیم ، بتوانیم به خوبی آن را درک کنیم .

شدت صوتی در ارکستر هم مهم است  . رهبر ارکستر میتواند بنا به سلیقه
شخصی اش دستور دهد که یک نفر یا عده از یک گروه و یا عده ای از چند
گروه چند میزان مورد نظرش را مثلآ با شدت بیشتری اجرا کنند ( که در
پارتیتور اینگونه نوشته نشده است ) و یا برعکس اشاره کند که ضعیف تر
بنوازند . این دینامیک ها زیبایی خاصی به موسیقی میبخشد . البته دینامیک
انواع مختلفی دارد ، من صرفآ خواستم به طور اجمالی مثالی قابل درک و
راحتی زده باشم تا منظورم را منتقل کنم .

برای درک بهتر  شدت و تاثیر فوق العاده آن در موسیقی میخواهم به یکی
از آثار درخشان موسیقی جهانی یعنی موومان اول از  کنسرتو ی بهار ویوالدی
 اشاره ای داشته باشم .در این موومان فوق العاده زیبا و دلفریب .. فصل بهار
 و رویش گیاهان و بیدار شدن درخت ها و شکوفه زدن ها  و غیره به وسیله
موسیقی بیان شده است .
من بخش کوتاهی از این موومان را جدا کردم و در نرم افزار Adobe
Audition ادیت کرده و تصویرش را در پایین گذاشته ام . ۱۳ ثانیه از خود 
موومان  با "حجم کم ۳۲۷ Kb " را نیز در پایین تصویر  به عنوان نمونه
صوتی ، برای دانلود گذاشته ام که میتوانید از پرشین گیگ دانلود کنید . 
در این موومان بار ها بعضی از جمله ها با شرایط یکسان ( از نظر زیرایی و
دیرند و ارکستراسیون) ، با شدت کمتر و یا بیشتری نواخته میشوند و برای
شناخت دقیق و کارآمد مفهوم " شدت " یا قوت و ضعف در موسیقی
مناسب است .  هنگام گوش دادن به نمونه صوتی  به تصویر اصلی که لینک آن
زیر عکس پایین است نگاه کنید . به اواسط که رسیدید میشنوید که صدا
ضعیف تر میشود . اما سایر مولفه ها تغییر نمیکند و تنها متغیر ما "شدت" است .
در تصویر هم از خط قرمز به بعد  میبینید که وقتی شدت کم میشود چه اتفاقی می افتد .

بهار ویوالدی

تصویر اصلی

دانلود نمونه صوتی
 
کپی برداری از مطالب این وبلاگ ، فقط با اجازه از مدیر و ذکر منبع مجاز است.

ویزگی های صوت "زیرایی" II

با سلام

در پست گذشته در مورد "زیرایی" مطالبی عنوان شد .
اما در این پست میخواهم راجع به کاربرد آن در موسیقی بنویسم .

تفاوت نُت و تُن
نت چیزی است که نوشته و خوانده میشود .
تن : صدای موسیقایی ست که شنیده میشود .

تعریف نُت : نشانه ای است که به وسیله آن صداهای موسیقایی نوشته و
اجرا می شوند .

تعریف حامل : پنج خط موازی و افقی ، با فواصل مساوی که نُت ها در رو ،
میان ، زیر و یا بالای خطوط آن نوشته می شوند . خطوط حامل معمولآ از پایین
به بالا شمرده می شوند .
خطوط حامل
تصویر اصلی

نت ها روی خطوط حامل
تصویر اصلی

اکنون باید به  دو تا از  مهمترین ویژگی های نت ها توجه کنیم  .
یکی محل قرار گیری آنها روی خطوط حامل و دیگری مدت زمانی
که به صدا در می آیند .

در این پست فقط می خواهیم محل قرار گیری نت ها بر روی
خطوط حامل را مورد بررسی قرار دهیم .
بدین جهت میبایست با یکی از علائمی که در سمت چپ
حامل قرار میگیرد آشنا شویم .

"کلید "
در موسیقی چندین نوع کلید وجود دارد که ما به یکی از آنها
در این پست می پردازیم . بقیه کلید ها را نیز میتوانید در کتاب های
تئوری موسیقی بخوانید .

کلید سل : اگر این کلید سمت چپ خطوط حامل قرار گیرد ، باعث میشود
نتی که "روی خط دوم " حامل قرار گرفته ، سل نامیده شود و به ترتیب
اسامی نت ها ، هر چه قدر بالاتر یا پایین تر برویم نام نت ها تغییر میکند.
نام نت ها  به ترتیب از راست به چپ :
دو    ر    می    فا    سل   لا   سی
در تصویر پایین کلید سل مشخص است و خط دوم که نت سل را معین میکند
به رنگ قرمز است  و اسامی نت ها نیز زیر و بالای آنها نوشته شده است .
نکته :
در کشور هایی مانند ایتالیا ، بلژیک ، فرانسه و ایران نت ها : دو ر
می فا سل لا سی نام دارند ( در فرانسه دو را "اوت" میخوانند) ، ولی در
کشورهای انگلیسی و آلمانی زبان ، A به جای لا ، B به جای سی ،
C به جای دو ، D به جای ر ،  E به جای می ، F به جای فا و G به جای
سل  کاربرد دارد . ( در کشور ها ی آلمانی زبان حرف B معرف سی بمل و
H ها معرف سی هستند . )

نت های موسیقی
تصویر اصلی
  

اکنون برای اینکه بتوانیم جایگاه نت ها را بر روی حامل فرا بگیریم
پیشنهاد میکنم از روش ابداعی "استاد امیر انجیری" استفاده کنیم .
بدین منظور دست چپ را بالا بیاورید به گونه ای که کف دست رو به
شما باشد سپس با انگشت اشاره دست راست بر روی انگشتانتان و
یا فاصله مابین انگشتان و یا بالا و پایین دستتان اشاره کنید و
همزمان شعر زیر را بخوانید . به گونه ای که گویی دست شما
خطوط حامل است .
می ، سل ، سی ، ر، فا روی خط
فا ، لا ، دو ، می  ها بین خط
پایین پایین ر
بالای بالا سل .

با این ترفند میتوانید به راحتی جایگاه نت ها بر روی حامل را
فرا بگیرید .
( نکته : این روش را کودکان ۴ ساله هم میتوانند انجام بدهند و
به سرعت نام نت ها را روی خطوط حامل حفظ کنند . )
(نکته ۲ : هرگز جهت تمرین برای حفظ کردن نت ها در دفتر نت
 نام آنها را زیرشان ننویسید .)
(نکته ۳ : این روش برای تمام کلید ها مثل کلید فا و کلید های دو
کاربرد دارد "البته با جا به جایی اسامی نت ها در شعر ")


روش یاد گیری نت ها  
تصویر اصلی 

پس بنابراین میتوانید با این روش آسان در هر جایی چه در منزل ،
محیط کار و هر جای دیگری به راحتی  نام نت ها را روی حامل
فرا بگیرید . بعد از یک هفته تمرین کردن به خوبی آن را خواهید
آموخت .
آخرین نکته :
هر قدر نت ها بر روی خطوط حامل بالاتر بروند فرکانسشان
هم بالاتر رفته و صدای شان نیز زیر تر میشود و هر قدر هم
پایین تر بیایند صدایشان بم تر شده و فرکانسشان نیز به همین
صورت .
اما ممکن است این سوال ایجاد شود که چرا هر قدر نت ها بالاتر
میروند "زیرتر " و هرقدر پایین تر می آیند " بم تر" میشوند .
در حالی که زیر ، پایین و بم (بام) بالا را تداعی میکند اما اینجا
برعکس آن اتفاق افتاده است .
دلیلش این است :
از آنجا که در عود ، تار ، سه تار و ساز هایی از این دست 
به پایین ترین سیم ، زیر و به بالاترین سیم بم میگفتند و در
عین حال سیم پایین صدایی نازک تر و سیم بالایی صدایی کلفت تر
داشت ، این اصطلاح مرسوم شد که به صدای کلفت "بم" و به صدای
نازک " زیر " گفته شود . این ادبیات ما بین مردمی هم که اطلاعاتی
از موسیقی ندارند رایج است و مثلآ وقتی صدای شخصی را بشنوند
که کلفت باشد ، میگویند چه صدای بمی .. و بر عکس .
 
 
تعاریفی که  به رنگ سبز در این پست و یا دیگر پست های آموزشی
موسیقی که   در این وبلاگ میخوانید ، بر گرفته شده از تعاریف
موجود در کتاب  تئوری موسیقی  استاد مصطفی کمال پور تراب  است .

کپی برداری از مطالب این وبلاگ ، فقط با اجازه از مدیر و ذکر منبع مجاز است.

ویژگی های صوت "زیرایی" I

با سلام


در این پست میخواهم به یکی از ویژگی های اصوات بپردازم .

نکته ۱: تعاریفی که  به رنگ سبز در این پست و یا دیگر پست های آموزشی
موسیقی که از این به بعد  در این وبلاگ میخوانید ، بر گرفته شده از تعاریف
موجود در کتاب  تئوری موسیقی  استاد مصطفی کمال پور تراب  است . اما توضیحات اضافه و تصاویر و غیره مربوط به اینجانب میباشد و
ارتباطی با ایشان ندارد . فلذا اگر ایرادی در مباحث وجود داشته  باشد از بنده است.
نکته ۲ : دوستانی که این پست ها را میخوانند ترجیهآ بهترا است کتاب تئوری
موسیقی پورتراب را تهیه نمایند چرا که قرار نیست من دقیقآ همان ها را که در
کتاب آمده اینجا کپی کنم ، فقط میخواهم به سلیقه خودم نکته ها و تصاویری را در
کنار مباحثی که در آن کتاب آمده است را ، در این وبلاگ ، اضافه و بیان کنم .

تعریف موسیقی : هنر بیان احساسات انسانی توسط صداهاست.
یکی از ویژگی های صوت :
در میان دو صدا آن که نازک تر است ، "زیر" و آن که کلفت تر است ، "بم" نام
دارد . این ویژگی بین اصوات ر ا "زیرایی " میگویند . نام های دیگر  : زیر و بمی 
ارتفاع . Pitch


با این همه میخواهیم بررسی کنیم که تفاوت میان دو صدای زیر و بم به چه صورت
است .
مثال هایی از زیرایی در موارد غیر موسیقایی  :

اگر شما  مثلآ یک تسمه  را به گردش در بیاورید صدای حاصل شکافتن هوا را
توسط تسمه میشنوید . حالا اگر هر چه سرعت چرخاندن آن تسمه را بیشتر کنید
، صدای شنیده شده زیر تر میشود . 
و یا مثلآ زمانی که سوار ماشین  یا موتور میشوید هر قدر تند تر حرکت کنید
صدای موتور وسیله نقلیه زیر تر میشود .

و اما در صداهای موسیقایی :

وقتی عامل ارتعاشی  در آلات موسیقی ( طبیعی و غیر طبیعی )  مرتعش شود
یا نوسان کند صدایی موسیقایی دارای ارتعاشات منظمی حاصل میگردد .
حالا هر قدر تعداد این نواسانات در "یک ثانیه" بیشتر شود  ، صدای حاصله
زیر تر خواهد بود و برعکس . 

در اینجا به خوبی می توان با مفهومFrequency (فرکانس یا بسامد یا تَواتُر) 
آشنا شد .

اندازه‌گیری تعداد دفعاتی را گویند که یک رویداد تناوبی در واحد زمان اتفاق
می‌افتد. برای محاسبه بسامد باید یک بازه زمانی را مشخص کرده، تعداد
رخ دادن یک رویداد را در آن بازه زمانی شمرده و سپس این شماره را بر
مدت آن بازه زمانی تقسیم کرد.

به عنوان مثال ( مثالی کلیشه ای در تمام کتاب های تئوری موسیقی ) :
اگر دیاپازون 440 را به ارتعاش در آورید
شاخه های دیاپازون در هر ثانیه دقیقآ ( 440 ) بار نوسان میکند .
به هر یک از این نوسانات "هرتز " میگویند .
پس بنا بر این یکای فرکانس ، هرتز است ،که با حروف اختصاری Hz 
معین میگردد .

من برای نشان دادن  این مهم برای شما ، در استودیوی صدا برداری ، یک
شاخه دیاپازون را مرتعش کرده و صدایش را با میکروفن صدابرداری ضبط
کرده و در محیط برنامه Adobe Audition آن را مورد بررسی قرار دادم .
یک ثانیه از آن را جدا کردم و تعداد نوسانات آن را شمارش کردم که دقیقآ
440 تا بود . در تصاویری که در ادامه میبینید گویای همین اتفاق است .
اولین عکس نمای کلی 440 نوسان است و در عکس های بعدی با زوم
کردن بر روی آن نوسانات مشخص تر شده و تعداد کمتری نمایش داده شده ..
تا نهایتآ در اخرین تصویر یک نوسان را با رنگ سفید هایلایت کردم که
نشان دهنده یک هرتز است .  در انتها هم تصویری از شاخه دیاپازون
A 440 را قرار داده ام .

برای دیدن "تصویر اصلی" و بزرگتر بر روی لینکی با همین نام  در پایین
تصاویر کلیک کنید .

دیاپازون 440 Hz
تصویر اصلی

دیاپازون 440 Hz
تصویر اصلی

دیاپازون 440 Hz
تصویر اصلی

دیاپازون 440 Hz
تصویر اصلی

دیاپازون

کپی برداری از مطالب این وبسایت ، فقط با اجازه از مدیر و ذکر منبع مجاز است .